زیج بهادرخانی

زیج ، هیئت ، ارقام ستینی ، طالع ،زایچه ، تسویه البیوت ، احکام نجوم

زیج بهادرخانی

زیج ، هیئت ، ارقام ستینی ، طالع ،زایچه ، تسویه البیوت ، احکام نجوم

زایچه

تهیه انلاین زایچه ،  در سایت    https://astrolibrary.org/free-birth-chart    وارد سایت شوید . و قسمت های لازم را پرکنید 

همچنین می توانید برنامه ابجد را از سایت نستوه یا ابجد5    https://abjad5.ir  دانلود و استفاده کنید . برنامه فارسی می باشد .

زیج بهادرخانی


هوالفتاح 


به استحضاردوستان میرساند. اینجانب غلامرضا صادقی پور قصد دارم ، به حول قوه الهی ،در این وبلاگ ، نسبت یه  شرح اصطلاحات فنی ، تبدیل جدول ها از حروف جمل به ارقام و ... ، کتاب زیج بهادرخانی  تا حد توانم اقدام کنم .

لذا از کلیه اساتید معظم و پژوهشگران محترم و دانشجویان عزیز و دوستداران علم هیئت و نجوم درخواست می گردد بنده را در انجام این مهم یاری فرمایند .

منتظر دریافت نظرات شما هستم . سپاسگزارم ! 

ریاضیات وهیئت و نجوم


هوالفتاح 


علامه شعرانی (ره)چه کتابهایی در زمینه ریاضیات وهیئت و نجوم تدریس می کردند؟ 

پاسخ علامه حسن زاده آملی : اول فارسی هیئت قوشچی را شروع کردیم . ان که خوانده شد ، شرح چغمینی را که خواندم ، به تشریح الافلاک مسلط شدم . سی فصل حواجه ، تنبیهات ملا مظفر را همه را در عرض کتابهای درسی قرار دادیم . چغمینی خوانده شد . بعد فرمودند که باید تحریر اقلیدس بخوانی . ان که خوانده شد ، فرمودند که باید اکرمانا لائوس را بخوانی ، اکرمانا لائوس در مثلثات کروی و از متوسطات وآن خیلی سنگین ومشکل است . ان که خوانده شد فرمودند : حال باید اسطرلاب بخوانی ، اسطرلاب را خدمت ایشان خواندم . اسطرلاب را که مسلط شدم ، فرمودند : باید ربع مجیب بخوانید . بعد شرح تذکره خفری را خواندیم که هیئت استدلالی است . بعد از شرح تذکره خفری فرمودند : باید زیج را شروع کنیم ، که  زیج بهادری  را دو سال خدمت ایشان خواندم . پیش خودم گفتم بهتر است چندجا قواعد زیج بهادری را استخراج کنم ، که در چند مورد ماندم و نتوانستم پیش بروم . به ایشان عرض کردم . ایشان قدری تامل کردند وفرمودند :باز زیج بهادری شروع می کنیم . دوسال دیگر هم زیج بهادری را خواندم . ودر این دوره مسلط شدم ویک دوره شرح زیج بهادری به فارسی نوشتم . بعد از آن ، خواندن مجسطی را شروع کردیم .... 

تلخیص از کتاب" گفت و گو با علامه حسن زاده آملی"  صفحه 28 .

طالع

طالع چیست ؟ 

طالع در لغت نامه دهخدا :  برآینده . صعودکننده . طلوع کننده .  شارق ، مقابل غارب.

 دراصطلاح احکامیان جزوی از منطقةالبروج که بر افق شرقی است ، حین ولادت مولود یا سؤال سائل . برجی که هنگام ولادت یا وقت سؤال چیزی از افق شرقی نمودار باشد، و اثر هر طالع از بروج دوازده گانه در نحوست و سعادت علیحده است .


 یکی از اوتاداربعه ٔ منجمین . (درآینده شرح داده می شود ).برجی که از مشرق طالع شود، مقابل غارب.

 طالع آن بود که اندر وقت به افق مشرق آمده باشد از منطقة البروج . برج را برج طالع خوانند و درجه را درجه ٔ طالع (التفهیم ).


برای مثال الان از افق شرقی ساوه برج سرطان با 2درجه 19 دقیقه 9 ثانیه در حال طلوع است . مانند طلوع آفتاب !

اگردرهمین زمان بچه ای(مولودی) به دنیا بیابد.طالع او سرطان می باشد .

اگردرهمین زمان ازمنجمی که احکام نجوم می داند. سوالی شود . طالع سوال سرطان می باشد .

منجمین برای تفسیر احوال مولود یا پاسخ سوال بعداز محاسبه وبدست آوردن طالع جدولی به نام زایچه یا نمودار یا چارت تهیه می کنند. در واقع نقشه آسمان درآن لحظه می باشد .

امروزه نرم افزارها به آسانی و با دقت بالا ( درجه، دقیقه، ثانبه)  طالع و جدول زایچه را محاسبه و ترسیم می کنند . 

بعضا رایگان هم هستند . چند نمونه دروبلاک معرفی شده است .

بنده الان ازبرنامه تقویم نجومی (اندروید ) آقای روستایی که در بازار ارایه شده استفاده کردم .


در طالع من نیست که نزدیک تو باشم
 می گویمت از دور دعا گر برسانند.

سعدی

التماس دعا 

زایچه نجومی ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام

زایچه نجومی ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام
مامون هنگام رسیدن حضرت رضا علیه السلام به مرو استقبال شایانی به عمل آورد . روزی گفت: یابن رسول الله صلی الله علیه و آله من علم، فضل، زهد، تقوی و عبادت تو را می دانم به مراتب آن آگاهم و معتقدم سزاوارتر از من به خلافتی، می خواهم خودم را خلع کرده با تو بیعت کنم . امام علیه السلام فرمود: اگر این خلافت از آن توست و خداوند برای تو قرار داده است، هرگز جایز نیست لباسی که به قامت تو پوشانده درآورده به غیر بسپاری، و اگر از آن تو نیست جایز نیست چیزی که مال تو نیست به من بدهی . مامون گفت: یابن رسول الله باید این امر را بپذیری . فرمود: من هرگز از روی میل و رغبت نخواهم پذیرفت . مامون از این نقشه مایوس شد و پس از چند روز گفت: پس باید حتما ولایتعهدی را بپذیری تا بعد از من خلیفه باشی . حضرت فرمود: پدرانم از امیرالمؤمنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده اند که من قبل از تو مسموم و مقتول خواهم شد و در سرزمین غربت دفن خواهم گردید . مامون با گریه گفت: تا من زنده ام چه کسی می تواند چنین جسارتی کرده تو را به قتل برساند؟ حضرت فرمود: اگر بخواهم می گویم . مامون گفت: این سخنان را می گوئی که مردم بگویند در دنیا زاهد هستی . حضرت فرمود: از زمانی که خدایم آفریده دروغ نگفته، برای دنیا زهد نورزیده و می دانم چه هدفی را دنبال می کنی . مامون گفت: هدفم چیست؟ فرمود: قصد تو این است که مردم بگویند: علی بن موسی علیه السلام در دنیا زاهد نیست، بلکه دستش به دنیا نرسیده، نمی بینی چگونه ولایتعهدی را به طمع خلافت پذیرفت؟! مامون خشمگین شد و گفت: تو همیشه با من برخورد بدی داری و از قدرت من نمی هراسی . به خدا سوگند اگر ولایتعهدی را پذیرفتی که هیچ و گرنه مجبورت می کنم والا گردنت را خواهم زد . امام رضا علیه السلام فرمود: خداوند مرا از افکندن خود به هلاکت نهی کرده و اگر امر اینچنین است، هرچه می خواهی انجام ده من می پذیرم به شرطی که کسی را نصب و عزل نکنم، رسم و سنتی را نشکنم و تنها از دور مشاور تو باشم . مامون این شرایط را پذیرفت، درحالی که حضرت کراهت داشت.
به نوشته صدوق قدس سره فضل بن سهل به مامون گفت: برای تقرب به خدا و رسول او درباره علی بن موسی الرضا علیهما السلام صله رحم به جای آور، ولایتعهدی را به او بسپار تا بلکه آنچه [ستمی که] از ناحیه رشید به علویان رسیده، پاک شود . مامون چاره ای جز موافقت ندید و آن حضرت را در سال دویست هجری به مرو آورد، ولایتعهدی را به او سپرد، پاداش یک ساله به لشگر داد، امر ولایتعهدی را به همه آفاق بخشنامه کرد، به نام آن حضرت سکه زد و دستور داد مردم لباس سیاه که شعار بنی عباس بود، ترک کرده به جای آن لباس سبز بپوشند . ام حبیبه دختر خود را به ازدواج آن حضرت درآورد، ام الفضل دختر دیگر خود را به حضرت محمد بن علی التقی علیهما السلام تزویج کرد و خود مامون، پوران (منجم مشهور) دختر حسن بن سهل نوبختی را به تزویج درآورد . فضل بن ابی سهل نوبختی که اخترشناسی چیره دست و عهده دار رسیدگی به خزانه و کتابخانه بزرگ هارون الرشید و مامور ترجمه و برگردان کتاب های حکمت فارسی به عربی بوده است، گوید: چون مامون خواست فرمان ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام را صادر کند، گفتم به خدا سوگند می خواهم آنچه را مامون در دل دارد، آزمایش کنم تا بدانم آیا به راستی قصدش اتمام این امر است یا در مقام حیله گری و ظاهرسازی است، پس نامه ای به او نوشتم و نامه را توسط یکی از خادمان امین او که وی اسرار خود را به وسیله او به من می نوشت، فرستادم و در نامه چنین نوشتم: ذوالریاستین (فضل بن سهل) تصمیم گرفته است که فرمان ولایتعهدی را به هنگامی صادر کند که طالع آن «سرطان » و «مشتری » نیز در آن است، سرطان گرچه «شرف » مشتری است، با وجود این برجی «منقلب » و واژگون است، در این برج کاری به اتمام نمی رسد، به علاوه «مریخ » در «میزان » و در خانه «عاقبت » است . و این نشانه دلالت دارد که فرمان برای هر که صادر شود، آن کس به نکبت خواهد افتاد و من امیرالمؤمنین (یعنی مامون) را آگهی می دهم تا اگر این مطالب را از دیگری بشنود مرا مورد سرزنش قرار ندهد . مامون در پاسخ، نامه ای بدین مضمون نوشت: چون جواب نامه ات را خواندی متن آن را با همین خادم برگردان، و اگر کسی را از مفاد آن باخبر سازی، بر جان خود ایمن مباش . مبادا ذوالریاستین از تصمیم خود منصرف گردد، چون اگر از تصمیم خود منصرف شود، گناه را به گردن تو می گذارم و یقین می کنم تو باعث این کار شده ای . فضل بن ابی سهل گفت: پس دنیا در نظرم تیره و تار گردید و از نوشتن آن نامه پشیمان شدم و به خود گفتم ای کاش من آن نامه را نمی نوشتم، سپس مطلع شدم که فضل بن سهل ذوالریاستین که به علم نجوم آگاهی کامل داشت خود متوجه این امر گشته و از تصمیم خود منصرف شده است به خدا سوگند که بر خود ترسیدم و به حضور او رفتم گفتم: آیا در آسمان ستاره ای خجسته تر از «مشتری » می دانی؟ گفت: نه . گفتم: آیا در میان سیارگان سیاره ای سراغ داری که از مشتری در شرف مبارک تر باشد؟ گفت: نه . گفتم: پس تصمیم خود را در وقتی عملی کن که سیاره سعد مشتری در بهترین حالتهای خود باشد . راوی گوید: پس ذوالریاستین بدان منوال رفتار کرد و تا وقتی این کار نشده بود، من خود را از ترس مامون موجودی زنده در دنیا نمی دانستم. سید محسن امین قدس سره پس از نقل این حادثه می نویسد: ظاهرا صاحب این داستان همان فضل بن ابی سهل است و دلالت بر آن دارد که او کوشیده است تا موضوع عقد ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام در وقتی نامناسب، از لحاظ نجومی انجام گیرد . ولی این معنا با شیعه بودن او منافاتی ندارد، زیرا ترس، انسان را به کارهایی مهمتر از این نیز وادار می کند

نقل از http://reza.ommolketab.ir