زیج بهادرخانی

زیج ، هیئت ، ارقام ستینی ، طالع ،زایچه ، تسویه البیوت ، احکام نجوم

زیج بهادرخانی

زیج ، هیئت ، ارقام ستینی ، طالع ،زایچه ، تسویه البیوت ، احکام نجوم

زیج بهادرخانی


هوالفتاح 


به استحضاردوستان میرساند. اینجانب غلامرضا صادقی پور قصد دارم ، به حول قوه الهی ،در این وبلاگ ، نسبت یه  شرح اصطلاحات فنی ، تبدیل جدول ها از حروف جمل به ارقام و ... ، کتاب زیج بهادرخانی  تا حد توانم اقدام کنم .

لذا از کلیه اساتید معظم و پژوهشگران محترم و دانشجویان عزیز و دوستداران علم هیئت و نجوم درخواست می گردد بنده را در انجام این مهم یاری فرمایند .

منتظر دریافت نظرات شما هستم . سپاسگزارم ! 

استاد نجوم و ریاضیات علامه شعرانی

‌ ایشان حضرت آیة الله میرزا حبیب الله ذوالفنون ،پدر علامه هبة الله ذوالفنون میباشد که مستخرج تقویمی به نام تقویم « پارس » بودند ،

ایشان استاد نجوم و ریاضیات علامه شعرانی بودند ،

و پسر ایشان یعنی هبة الله ذوالفنون استاد مرحوم منصور خان نجومی « أنار الله برهانه و روّح الله رمسه » میباشد .مستخرج تقویمی به نام تقویم « نجومی » بودند .

بر گرفته از گفته های شفاهی ، استاد سید مهدی حسینی ورامینی شاگرد استاد مرحوم منصور خان نجومی . که در حال حاضر پیرو راه استاد شان بر مبنی زیج بهادرخانی تقویم نجومی استخراج می کنند .

ریاضیات وهیئت و نجوم


هوالفتاح 


علامه شعرانی (ره)چه کتابهایی در زمینه ریاضیات وهیئت و نجوم تدریس می کردند؟ 

پاسخ علامه حسن زاده آملی : اول فارسی هیئت قوشچی را شروع کردیم . ان که خوانده شد ، شرح چغمینی را که خواندم ، به تشریح الافلاک مسلط شدم . سی فصل حواجه ، تنبیهات ملا مظفر را همه را در عرض کتابهای درسی قرار دادیم . چغمینی خوانده شد . بعد فرمودند که باید تحریر اقلیدس بخوانی . ان که خوانده شد ، فرمودند که باید اکرمانا لائوس را بخوانی ، اکرمانا لائوس در مثلثات کروی و از متوسطات وآن خیلی سنگین ومشکل است . ان که خوانده شد فرمودند : حال باید اسطرلاب بخوانی ، اسطرلاب را خدمت ایشان خواندم . اسطرلاب را که مسلط شدم ، فرمودند : باید ربع مجیب بخوانید . بعد شرح تذکره خفری را خواندیم که هیئت استدلالی است . بعد از شرح تذکره خفری فرمودند : باید زیج را شروع کنیم ، که  زیج بهادری  را دو سال خدمت ایشان خواندم . پیش خودم گفتم بهتر است چندجا قواعد زیج بهادری را استخراج کنم ، که در چند مورد ماندم و نتوانستم پیش بروم . به ایشان عرض کردم . ایشان قدری تامل کردند وفرمودند :باز زیج بهادری شروع می کنیم . دوسال دیگر هم زیج بهادری را خواندم . ودر این دوره مسلط شدم ویک دوره شرح زیج بهادری به فارسی نوشتم . بعد از آن ، خواندن مجسطی را شروع کردیم .... 

تلخیص از کتاب" گفت و گو با علامه حسن زاده آملی"  صفحه 28 .